اصطلاح استارتاپ در اوایل انقلاب فناوری در دهه 1970 ابداع شده و به نوع جدیدی از شرکت های کوچک با پتانسیل رشد بالا اشاره داشت. با این حال استارتاپ ها در اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000 میلادی، بسیار رایج شدند و باعث رونق و رشد برند هایی همچون مایکروسافت یا اپل گردیدند.
تصویر(1)
اصطلاح استارتاپ این روزها محبوبیت زیادی پیدا کرده است و بیشتر افراد علاقمند به کارآفرینی، از این مورد برای آغاز تجارت خود استفاده می کنند. به صورت کلی استارتاپ تعریف مشخص و واضحی ندارد، بلکه هر فعالیت جدید که برای پاسخگویی به بخشی از نیاز های جامعه (که راه حل واضحی برای آن ندارد) انجام شود و هیچگونه تضمینی نتوان در خصوص موفقیت آن ارائه کرد، استارتاپ گفته می شود.
با توجه به این موضوع برای آشنایی با استارتاپ ها ، بهتر است تا ویژگی این فعالیت ها مرور شود.
چند ویژگی اصلی استارتاپ
تصویر(2)
1) استارتاپ ها روی رشد و پیشرفت تمرکز می کنند
استارت آپ ها از یک جنبه مهم، مانند سایر شرکت های کوچک نیستند. برای یک استارتاپ کافی نیست که راکد بماند و درآمد ثابت داشته باشد. اما بنیانگذاران استارتاپ ها تنها به دنبال یک هدف هستند و آن هدف رشد و پیشرفت می باشد.
استارت آپ به معنای شرکتی است که برای رشد و توسعه طراحی شده است. حال اینکه، رشد چیست و چگونه ارزیابی می شود، بستگی به سیکل سرمایه گذاری استارتاپ دارد.
تصویر(3)
یک مسیر رشد معمولی برای استارتاپ ها، شامل 4 مرحله اصلی است:
- در ابتدا استارتاپ ها به سرمایه اولیه نیاز دارند که این سرمایه می تواند از طریق سرمایه گذاران، اسپانسرها و یا حتی دوستان و خانواده تامین شود. در این مرحله، بنیانگذاران استارتاپ با استفاده از سرمایه به دست آمده برای تولید یک محصول و استخدام افراد جهت تشکیل یک تیم در راستای کسب درآمد، اقدام می نمایند.
- پس از سرمایه گذاری، بیشتر افراد مبتدی در این زمینه ممکن است با بن بست مواجه شوند. زیرا این امکان وجود دارد که درآمد کافی به جهت برگشت هزینه اولیه نداشته باشند. به عنوان مثال، Uber هنوز در این مرحله به سر می برد. این شرکت هنوز در حال رشد میباشد و هزینه های آن به مراتب بیشتر از درآمد فعلی است. از طرف دیگر طبق پیش بینی های انجام شده نقطه سر به سر آن برای سال 2021 خواهد بود.
- در حالت ایده آل، در بعضی مقاطع یک استارتاپ درآمد کافی برای بازگشت سرمایه اولیه کسب کرده است و پس از آن نه تنها می تواند سرمایه اولیه خود را بازگرداند، بلکه می تواند امیدوار باشد که شاهد کسب درآمد و سود بیشتر نیز خواهد بود.
- هنگامی که یک استارتاپ در مسیر رشد قرار گرفت، پس از آن می تواند بر روی افتتاح شرکت، جذب شریک و سایر پیشنهادات ثانویه نیز تمرکز نماید.
2) استارتاپ ها معمولا مجموعه ای با بیش از یک عضو هستند.
تصویر(4)
شما به یک تیم نیاز دارید تا تجارت خود را یک "استارتاپ" معرفی کنید. همانطور که Startup Commons این جمله را به زیبایی بیان کرده است که، "کارآفرین یک فرد است، استارتاپ یک تیم کارآفرین است." شما می توانید یک تجارت را به تنهایی شروع کنید، اما برای رشد به افراد مناسب نیاز خواهید داشت.
به این نکته نیز توجه کنید که تعداد اعضای یک تیم استارتاپ نباید بیش از 500 نفر باشد، زیرا زیاد بودن افراد تیم نه تنها باعث کند شدن روند پیشرفت می شود بلکه مدیریت این تعداد افراد هم به مراتب دشوارتر شده و در نتیجه نیاز به سرمایه اولیه بیشتر را نیز افزایش خواهد داد.
3) استارتاپ ها فعالیت های خلاقانه هستند
تصویر(5)
قانون اساسی استارتاپ ها این است که آن ها برای مشکلات شناخته شده راه حل های جدید و مناسبی خلق می کنند. خلاقیت، کلید موفقیت در استارتاپ است.
انواع استارتاپ ها
پس از روشن شدن این سؤال که استارتاپ چیست، وقت آن است که انواع مختلف استارتاپ را بشناسید. با توجه به افزایش تقاضا در این بازار، لازم است کارآفرینان آینده بدانند که انواع مختلفی از استارتاپ ها وجود دارند لذا لازم است توجه نمایند ایده آنها متناسب با کدام نوع از استارتاپ می باشد.
استارتاپ Lifestyle
این نوع از استارتاپ ها توسط کارآفرینانی تاسیس شده است که برای خودشان کار می کنند. نمونه هایی از این سبک، فریلنسرها یا طراحان وب هستند.
تصویر(6)
استارتاپ مشاغل کوچک
مشاغل كوچكي که اهداف جاه طلبانه ای ندارند و تنها خواسته آنها فراهم کردن یک زندگی راحت برای خانواده خود است. نمونه هایی از این موارد شامل سالن های آرایشگری، فروشگاه های مواد غذایی، نانوایی ها و سایر موارد است.
تصویر(7)
استارتاپ های Scalable
این نوع از استارتاپ ها توسط کارآفرینانی تاسیس شده است که از ابتدا معتقدند می توانند با ایده کسب و کار خود دنیا را تغییر دهند، بنابراین نگران پیدا کردن یک مدل تجاری Scalable و تکرار شونده به منظور جلب توجه سرمایه گذاران برای رونق کسب و کار خود هستند. نمونه هایی از این موارد عبارتند از: Google ، Uber و Facebook.
تصویر(8)
استارتاپ های Buyable
این مشاغل با هدف اینکه پس از دستیابی به نتایج مثبت، به شرکتهای بزرگ فروخته شوند، متولد می شوند. این نوع استارتاپ در شرکت های توسعه وب و موبایل بسیار متداول است. نمونه ای از این سبک استارتاپ ها، خرید اینستاگرام توسط فیس بوک است.
استارتاپ شرکت های بزرگ
هدف اصلی این مشاغل نوآوری در مدت زمان محدود است. در این دسته استارتاپ ها، افراد کالاها یا خدمات مورد نیاز بازار را شناسایی کرده و به دلیل تغییرات بازار، اولویت های کاربر و فشارهای رقابتی هدف خود را شناسایی و دنبال می کنند. در این تجارت افراد تمایل دارند محصولات جدیدی برای افراد در بازارهای مختلف ایجاد نمایند.
تصویر(9)
استارتاپ های Social
مشاغلی نیز وجود دارند که کارآفرینان آنان تمایل دارند تا در جامعه تغییری ایجاد کرده و دنیای بهتری برای سایرین خلق کنند. بنابراین، در این در دسته از تجارت، هدف اصلی کسب سود نیست بلکه بیشتر کمک به جامعه است. نمونه آن موسسات خیریه می باشد.
جمع بندی:
با توضیحات بالا این نتیجه به دست خواهد آمد که استارتاپ ها فعالیت های نوپایی هستند که از یک ایده و خلاقیت سرچشمه گرفته اند تا به یک نیاز در جامعه پاسخ دهند. از آنجا که هیچ گونه تضمینی برای موفقیت این فعالیت ها وجود ندارد لذا میزان ریسک در آنها بسیار زیاد است.