معیارهای UX شاخص هایی هستند که کارآمد بودن استراتژی طراحی محصول شما را نشان می دهند. همچنین این امکان را فراهم می کنند که تغییرات طراحی را در طول زمان بررسی نمایید. تعداد معیارهای UX روز به روز در حال افزایش بوده و سوالاتی مانند "چه معیارهایی برای پروژه من با ارزشمند تر هستند؟" در بین تولیدکنندگان محصول بسیار رواج یافته است. در این مقاله، متوجه خواهید شد که معیار UX چیست، دو دسته از معیارها تعریف شده و با رایج ترین آنها آشنا خواهید شد.
metric یا معیار چیست؟
metric داده هایی است که جمع آوری و تجزیه و تحلیل می شوند. بر اساس این تجزیه و تحلیل ها می توانید برای طراحی های خود تصمیمات بهتری بگیرید.
دو دسته از معیارهای UX
اکثر معیارها در زمینه طراحی محصول تجربه محور نیستند بلکه مبتنی بر بازاریابی می باشند. آنها نشان می دهند که کمپین بازاریابی اخیر شما چه میزان از نظر فروش موفق بوده است اما اطلاعاتی در مورد تجربه کاربری در اختیارتان قرار نخواهند داد. به طور کلی می توان دو دسته از معیارها را تعریف نمود:
- رفتاری (آنچه کاربران انجام می دهند)
- نگرشی (آنچه کاربران می گویند)
معیارهای رفتاری
معیارهای رفتاری نشان دهنده میزان تعامل کاربران با محصولات شما بوده و مشکلاتی که با آن مواجه می شوند را مشخص خواهد کرد. بیشتر معیارهای رفتاری که در ادامه مقاله ذکر شده اند، به قابلیت استفاده (سهولت استفاده) مربوط می شود. قابلیت استفاده مناسب بخشی جدایی ناپذیر از معیارهای UX می باشد زیرا اگر کاربران نتوانند با محصول و خدمات شما ارتباط برقرار کنند، به سرعت یک گزینه جایگزین انتخاب خواهند کرد. معیارهای رفتاری را می توان با استفاده از ابزارهای تجزیه و تحلیل، مورد بررسی قرار داد.
تصویر(1)
زمان انجام کار
زمان انجام کار، به مدت زمانی گفته می شود که کاربر صرف انجام یک فعالیت خاص می کند، این زمان معمولا یک عدد مطلق (ثانیه، دقیقه، ساعت) است و در مواقعی کاربرد دارد که هدف کاربر انجام یک عمل به بهترین نحو ممکن می باشد. به عنوان مثال، برای یک تجربه خرید آنلاین، می توانید مدت زمانی که کاربر برای ثبت سفارش جدید صرف می کند را پیگیری نمایید.
میانگین طول سشن
میانگین طول سشن یک معیار عالی برای اندازه گیری تعامل کاربر است. به طور کلی، هر چه کاربران زمان طولانی تری را در اپلیکیشن شما سپری کنند، بیشتر تعامل برقرار کرده و از تجربه کاربری که ارائه می دهید لذت می برند. برای اپلیکیشن های رسانه های اجتماعی، این معیار می تواند میانگین زمانی باشد که کاربران در آن حضور دارند.
نرخ رها کردن
نرخ رها کردن، به نسبت تعداد تلاشهای خرید رها شده به تعداد کل تراکنشهای انجام شده گفته می شود. این معیار به تجربه خرید آنلاین بستگی دارد زیرا نرخ رها کردن بالا، می تواند نشان دهنده وجود مشکل در تجربه کاربری پرداخت شما باشد.
نرخ خطا
نرخ خطا، به تعداد کاربرانی گفته می شود که در حین انجام یک فرآیند، اشتباه انجام داده اند. به عنوان مثال، کاربران می توانند به طور تصادفی اقدام اشتباهی را انتخاب کرده یا تلاش ناموفقی برای وارد کردن اطلاعات در فرم تماس انجام دهند. در اکثر موقع، خطاها ارتباط نزدیکی با مشکلات قابلیت استفاده دارند. میتوانید با تقسیم تعداد تلاشهایی که خطا داشته اند بر تعداد کل تلاشها، میزان خطا را محاسبه کنید. مشکلاتی که بسیاری از کاربران با آن مواجه می شوند، مواردی هستند که در این نمونه از معیارهای UX باید اصلاح گردند.
معیارهای نگرشی
معیارهای نگرشی مشخص خواهند داد که کاربران چگونه محصول شما را درک می کنند. معیارهای نگرشی عبارتند از:
- پذیرش: مردم از چه ویژگی هایی استفاده می کنند؟
- رضایت: آیا کاربران از محصول شما لذت می برند؟
- اعتبار: آیا کاربران به خدمات تان اعتماد دارند؟
- وفاداری: آیا کاربران قصد دارند دوباره از خدمات شما استفاده کنند؟
کاربران فعال روزانه یا ماهانه (DAU/MAU)
چند نفر به صورت روزانه، هفتگی یا ماهانه از محصول تان استفاده می کنند؟ ردیابی DAU و MAU می تواند در حفظ کاربر به شما کمک کند. روند ایده آل زمانی است که تعداد کاربران فعال بیشتر از تعداد کاربران جدید باشد. نسبت DAU/MAU که به آن stickiness نیز گفته می شود، نسبت کاربران فعال ماهانه است که روزانه با محصول شما در تعامل هستند. اگر نسبت 50% داشته باشید به این معنی است که کاربران 15 روز از 30 روز ماه را با محصول شما تعامل دارند.
امتیاز خالص تبلیغ کننده (NPS)
امتیاز خالص تبلیغ کننده (NPS) در بین معیارهای UX، نظرسنجی ساده ای است که صرفا شامل یک سوال می شود. از کاربران خود بپرسید: «چقدر احتمال دارد که محصول ما را به یک دوست یا همکار توصیه کنید؟ از 1 تا 10 امتیاز دهید». به کسانی که با نمره 9 یا 10 پاسخ می دهند، promoters یا "تبلیغ کننده" و آنهایی که نمره 7 یا 8 را انتخاب می کنند، passive یا "منفعل" گفته می شود. همچنین افرادی که با نمره 0 تا 6 پاسخ داده اند، detractors یا "مخالفین" نامگذاری خواهند شد. امتیاز NPS با کم کردن درصد مخالفان از درصد کل محاسبه می شود.
تصویر(2)
امتیاز رضایت مشتری (CSAT)
CSAT مشخص می کند که مشتری چقدر از یک تعامل خاص یا تجربه کلی رضایت دارد. CSAT در قالب یک پرسشنامه یا نظرسنجی آنلاین جمع آوری می شود. برخلاف NPS که وفاداری کلی مشتری نسبت به برند شما را اندازه گیری می کند، CSAT میزان رضایت مشتری از بخش خاصی از محصول تان را بررسی خواهد کرد. مشکل CSAT این است که همه کاربران حاضر نیستند تا وقت خود را صرف تکمیل نظرسنجی کنند.
تصویر(3)
نرخ حفظ کاربر
نرخ حفظ کاربر، درصد کاربرانی است که در یک دوره زمانی معین با شما تعامل داشته اند. این معیار نشان می دهد که آیا استراتژی حفظ مشتری شما درست عمل می کند یا خیر. برای محاسبه نرخ حفظ کاربر، باید تعداد کاربران به دست آمده در طول یک دوره را از تعداد کل کاربران در پایان دوره کسر کنید و سپس آن را بر تعداد کاربران در ابتدای دوره تقسیم نمایید.
تصویر(4)
مقیاس قابلیت استفاده از سیستم (SUS)
مقیاس قابلیت استفاده از سیستم (System Usability Scale یا SUS) مجموعهای از سوالات است که برای ارزیابی قابلیت استفاده محصولات از کاربران میپرسید. این مقیاس شامل 10 تا 12 عبارت است که کاربران باید از "کاملا مخالفم" تا "کاملا موافقم" آن را مرتب کنند.
چه معیارهایی را می توانید برای پروژه خود انتخاب کنید؟
متاسفانه، هیچ مجموعه ای از معیارهای UX وجود ندارد که برای تمامی پروژه ها مناسب باشد. به همین دلیل، اولین کاری که هنگام انتخاب معیارها باید انجام دهید این است که مدل کسب و کار خود و شاخص های کلیدی عملکرد سازمان تان را دنبال کنید. بیاموزید که چه مواردی تاثیر بیشتری بر نتیجه کسب و کار شما دارند و معیارهایی را انتخاب نمایید که برایتان مناسب باشند.
در مرحله بعد، همیشه معیارهای انتخاب شده را با تصمیمات طراحی تطابق دهید. این مورد به شما کمک می کند تا تغییرات را در طول زمان پیگیری کنید.
جمع بندی
به یاد داشته باشید که داده ها تنها بخشی از ماجرا هستند. آنها می توانند به شما نشان دهند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. بنابراین انجام مطالعات کیفی، مانند مصاحبه با کاربر، ضروری می باشد. وقتی معیارهای UX را با تحقیقات کیفی هماهنگ میکنید، به شما کمک میکند تا تصویر گسترده تری از عملکرد محصول خود ایجاد نمایید.