نحوه جستجوی اطلاعات در اینترنت، با سرعت زیادی رو به تغییر است. کاربران روزانه با وارد کردن تعداد بی شماری پرسش در موتورهای جستجو، اطلاعات مختلفی دریافت می کنند که گاها باعث سردرگمی آنها می شوند. موتورهای جستجویی مانند گوگل و بینگ سال ها در این عرصه پیشتاز بودند اما با ورود هوش مصنوعی مولد مانند SearchGPT این اولویت در حال تغییر است. از آنجایی که این ابزارها روش های منحصر به فردی برای بازیابی اطلاعات ارائه می دهند، سوالاتی درباره کارایی و اعتماد به آنها در مقایسه با موتورهای جستجوی معتبر مطرح می گردد. این امر اهمیت مقایسه SearchGPT با گوگل و بینگ را بیشتر می کند.
در این مقاله، تفاوت های کلیدی SearchGPT، گوگل و Bing و نحوه تاثیر هر یک از آنها روی نتایج جستجو مورد بررسی قرار می گیرد.
تصویر(1)
مقایسه SearchGPT با گوگل و بینگ
پیش از مقایسه SearchGPT با گوگل و بینگ، لازم است ابتدا هر یک از آنها نیز مورد بررسی قرار گیرد.
SearchGPT
سرچ جی پی تی یک تحول بزرگ در جستجو با استفاده از مدل های زبانی بزرگ (LLMs) مانند GPT-3 و GPT-4 است که نتایج را به شکلی محاوره ای و شبیه انسان ارائه می دهد. برخلاف موتورهای جستجوی سنتی، در سرچ جی پی تی کاربران می توانند سوالات خود را به صورت عادی، مانند یک مکالمه روزمره مطرح کنند.
گوگل که بدون شک رهبر موتورهای جستجو است، در حال گسترش فهرست جستجو و الگوریتم های پیشرفته خود با ویژگی های مبتنی بر هوش مصنوعی مانند BERT و MUM می باشد. قدرت گوگل در حجم وسیع دادههایی است که جمعآوری میکند و به آن امکان میدهد نتایج جستجوی متنوعی را ارائه نماید.
Bing
بینگ روی ویژگی های مبتنی بر هوش مصنوعی و یک رابط کاربری ساده و کاربرپسند تمرکز دارد تا جایگاه خود را در بازار رقابتی جستجو تثبیت کند. برخی از نقاط قوت بینگ شامل قابلیت جستجوی محاوره ای، جستجوی پیشرفته تصاویر و سازگاری با سایر محصولات مایکروسافت مانند ویندوز و مرورگر Edge می باشد.
مقایسه SearchGPT با گوگل و بینگ در سهم بازار
بر اساس ادعای مدیرعامل OpenAI، حدود صد میلیون نفر در هفته از ChatGPT استفاده کرده و ماهانه ۲۶۰ میلیون نفر به آن مراجعه میکنند.
تصویر(2)
در مقایسه با دیگر موتورهای جستجو، گوگل ۹۱.۰۴٪ از سهم بازار جستجوهای دسکتاپ را به خود اختصاص داده است. بر اساس گزارشات، بینگ نیز 10.5 درصد از سهم بازار جهانی را در اختیار دارد.
تصویر(3)
مقایسه SearchGPT با گوگل و بینگ
هنگام جستجوی اطلاعات، توجه به تفاوتهای بین ابزارهای هوش مصنوعی، از جمله ChatGPT، Google Bard و Bing، برای انتخاب ابزار مناسب بسیار مهم می باشد. در ادامه مقایسه SearchGPT با گوگل و بینگ انجام شده است تا بتوانید بر اساس اطلاعات دقیق تری تصمیم گیری نمایید.
1. Core Web Vitals
در این بخش مقایسه SearchGPT با گوگل و بینگ از لحاظ اهمیت به Core Web Vitals انجام می گردد. با وجود اینکه درک محتوا در SearchGPT پیشرفت چشمگیری داشته اما این ابزار به فاکتورهای فنی سئو توجه نمیکند. سرچ جی پی تی (SearchGPT) به جای تمرکز روی خزیدن و ایندکس کردن، بر ایجاد و درک محتوا متمرکز می باشد.
گوگل برای ارزیابی تجربه کاربری از Core Web Vitals استفاده می کند. این شاخص ها بر سرعت بارگذاری، تعامل پذیری و ثبات بصری تمرکز دارند که برای سئو حیاتی هستند. گوگل از این سه معیار جهت رتبه بندی صفحات استفاده می کند. نسبت به گوگل، بینگ اهمیت کمتری برای Core Web Vitals قائل است اما اطلاعات مربوط به تجربه کاربری را مدنظر قرار می دهد.
2. مشکلات مربوط به ریدایرکت های 302 و ایندکس
سرچ جی پی تی به ایندکس یا ریدایرکت اهمیت نمی دهد. این ابزار برای ارائه نتایج، به اطلاعاتی که از قبل موجود هستند مراجعه کرده و برخلاف موتورهای جستجو، وب را نمی خزد و ایندکس نمیکند.
گوگل و بینگ هر دو ریدایرکتهای 302 را در نظر می گیرند. گوگل معمولا این نوع ریدایرکتها را موقت می داند. ارزش سئوی صفحه ریدایرکتشده نسبت به صفحه اصلی، کمتر میباشد.
از طرف دیگر، بینگ سختگیری کمتری در این زمینه دارد و گاهی اوقات ریدایرکتهای 302 را بهعنوان ریدایرکت دائمی در نظر میگیرد. این موضوع ممکن است مشکلاتی در ایندکس شدن ایجاد کند.
برای مثال، اگر یک سایت فروشگاهی صفحه محصول "هدفون های بی سیم" را موقتا به "هدفون های با سیم" از طریق ریدایرکت 302 هدایت کند، گوگل ممکن است همچنان صفحه اصلی را ایندکس نماید اما بینگ این ریدایرکت را دائمی در نظر بگیرد. همین مورد ممکن است باعث سردرگمی در رتبهبندی نتایج جستجو شود.
3. درک محتوای جاوا اسکریپت
برخلاف دیگر تعامل گرهای محتوای جاوا اسکریپت، سرچ جی پی تی پاسخ ها را بر اساس داده های آموزشی خود تولید می کند و در وب سایت ها نمی خزد.
تفاوت SearchGPT و گوگل در درک محتوای جاوا اسکریپت مشهود می باشد. گوگل به دلیل توانایی پیشرفته اش در خزیدن و ایندکس کردن محتوای جاوا اسکریپت، شهرت دارد. این ویژگی برای سایت هایی که با فناوری های مدرن وب ساخته شده اند، مناسب می باشد. بینگ در این زمینه پیشرفت کرده است اما هنوز برای درک و ایندکس کردن صفحات سنگین جاوا اسکریپت، از گوگل عقبتر می باشد.
4. تاکید بر کلمات کلیدی در تگ های عنوان و URL ها
سرچ جی پی تی یک موتور جستجو نیست اما هنگام تولید محتوا به چگونگی استفاده از کلمات کلیدی در متن توجه می کند. در عین حال، این ابزار هیچ تاثیر مستقیمی بر رتبه بندی نتایج جستجو ندارد.
با اینکه گوگل به متن محتوا توجه بیشتری نشان می دهد اما زمانی که قصد دارد ارتباط یک صفحه با عبارت جستجو شده را بسنجد، به کلمات کلیدی در تگ های عنوان و URL ها اهمیت زیادی می دهد.
5. بک لینک و سئوی خارجی
از آنجا که سرچ جی پی تی برای ارزیابی اعتبار محتوای آنلاین طراحی نشده و هدفش تولید محتوا بر اساس داده های موجود است، به تحلیل سئوی خارجی یا بک لینک ها نمی پردازد.
تفاوت SearchGPT و گوگل در این است که گوگل به طور ویژه از سئوی خارجی و بک لینک ها برای ارزیابی اعتبار و تشخیص مرتبط بودن صفحات، استفاده می کند. بک لینک ها مانند رای اعتماد از سوی دیگر وب سایت ها به حساب می آیند و کیفیت آنها می تواند تاثیر زیادی بر رتبه بندی شما در نتایج جستجو داشته باشد.
بینگ نیز به بک لینک ها اهمیت می دهد اما بیشتر بر اعتبار و مرتبط بودن وب سایت های لینک دهنده تمرکز دارد. به عبارت دیگر، بینگ کیفیت وب سایت های لینک دهنده را مورد توجه قرار می دهد و این موضوع می تواند تاثیر زیادی بر رتبه شما در نتایج جستجو داشته باشد.
6. توجه به سیگنال های اجتماعی
یک تفاوت SearchGPT، گوگل و بینگ، در توجه به سیگنال های اجتماعی می باشد. SearchGPT به سیگنال های اجتماعی توجهی ندارد اما ممکن است محتوایی تولید کند که با بحث های محبوب و موضوعات داغ در شبکه های اجتماعی هم راستا باشد.
گوگل به بک لینک ها و محتوای با کیفیت بیشتر از سیگنال های اجتماعی اهمیت می دهد. بینگ بیشتر از گوگل به سیگنال های اجتماعی (مانند لایک ها، اشتراک گذاری ها و توییت ها) در الگوریتم های رتبه بندی خود توجه می کند.
7. کیفیت محتوا، ارتباط و بروز بودن
SearchGPT در تولید محتوای بروز و مرتبط بر اساس آموزش های خود بسیار خوب عمل می کند اما تاثیری روی رتبه بندی جستجو ندارد. بینگ نیز به این عوامل اهمیت می دهد اما بیشتر روی سیگنال های سنتی سئو مانند استفاده از کلیدواژهها تمرکز دارد.
الگوریتم های گوگل بسیار پیچیده هستند و محتوای معتبر و جدید را هنگام ارزیابی کیفیت و مرتبط بودن محتوا، در اولویت قرار می دهند.
8. جستجوی محلی و نزدیکی کاربر
SearchGPT می تواند اطلاعات محلی را در پاسخ به درخواست ها ارائه دهد اما جستجوهای محلی را پشتیبانی نمی کند.
گوگل از نزدیکی کاربر و ارتباط محلی، به عنوان عوامل مهم رتبه بندی، در جستجوها استفاده می کند. ویژگی ذکر شده، باعث می شود تا عملکردی فوق العاده در این زمینه داشته باشد. بینگ نیز قابلیتهای زیادی برای جستجوهای محلی ارائه می دهد اما محبوبیت کمتری نسبت به گوگل دارد.
9. عکس و جستجوی تصویری
مقایسه SearchGPT با گوگل و بینگ از نظر جستجوی تصویر نیز قابل انجام است. SearchGPT می تواند توضیحاتی مرتبط با تصاویر ارائه دهد یا محتوایی در این زمینه تولید کند اما قابلیت جستجوی عکس ها را ندارد. گوگل در یافتن تصاویر و جستجوی بصری پیشتاز است و با فناوری های پیشرفته ای مانند Google Lens شهرت دارد.
اگرچه بینگ جستجوی عکس و قابلیت هایی مانند تشخیص اشیا را ارائه می دهد اما به نظر می رسد در این زمینه از گوگل عقب تر است.
10. جستجوی صوتی
SearchGPT تاثیر مستقیمی بر رتبه بندی موتورهای جستجو ندارد اما درک و تولید زبان طبیعی فوق العاده، این ابزار را در مواردی که شامل تعامل صوتی می شوند، بسیار کاربردی کرده است.
گوگل سرمایه گذاری قابلتوجهی در زمینه جستجوی صوتی انجام داده و الگوریتم های خود را برای درک و واکنش بهتر به جستجوهای زبان طبیعی، بهبود بخشیده است. اگرچه بینگ قابلیت های خود را ارتقا داده و جستجوی صوتی نیز ارائه می دهد اما همچنان پیچیدگی ها و توانایی های گوگل را ندارد.
جمع بندی
سرچ جی پی تی در تولید پاسخ های خلاقانه عملکرد بسیار خوبی دارد اما ممکن است اطلاعاتی که ارائه می دهد همیشه بروز نباشند. گوگل به لطف الگوریتم های پیشرفته ای که هدف کاربر را تفسیر می کنند، در جستجوهای سریع و دقیق وب، پیشرو است. خدمات سئو در بینگ، قابلیت های جستجوی قدرتمندی ارائه می دهد و ویژگی های منحصربه فردی مانند جستجوی تصویری و استفاده از سیگنال های اجتماعی را شامل می شود.