پیام رسانی بلادرنگ می تواند به کاربران شما امکان دهد به طور همزمان با یکدیگر تعامل داشته باشند و از آخرین اطلاعات آگاه باشند. انتخاب روش مناسب پیام رسانی بلادرنگ برای اطمینان از ارائه به موقع و مطمئن پیام ها بسیار مهم است. دو گزینه اصلی برای پیام رسانی بلادرنگ، Socket.IO و WebSocket هستند. Socket.IO یک کتابخانه پیام رسانی چند منظوره است که از ویژگی های مختلفی مانند اتصالات چندگانه، رمزگذاری و فشرده سازی پشتیبانی می کند. WebSocket یک پروتکل پیام رسانی ساده تر می باشد که روی TCP/IP اجرا می شود.
مقدمه ای بر WebSocket
WebSocket یک استاندارد است که نحوه ارتباط مشتریان و سرورها را به صورت realtime تعریف می کند. این استاندارد با یک API همراه می باشد که دسترسی به پروتکل را امکان پذیر می سازد.
تصویر(1)
WebSocket که توسط WHATWG پشتیبانی می شود، مشابه HTML، یک فناوری پایه می باشد. این بدان معنا است که در تمام پلتفرم های موجود مانند مرورگرهای وب و دستگاههای تلفن همراه در دسترس می باشد. قبل از WebSocket، ارتباطات بلادرنگ مبتنی بر وب تنها با استفاده از روش هایی مانند HTTP long polling در دسترس بود.
ویژگی های کلیدی WebSocket
- ارتباط دو طرفه: اتصالات WebSocket کاملا دوطرفه هستند، به این معنی که پیام ها در هر دو جهت بین مشتری و سرور حرکت می کنند، بدون اینکه یکدیگر را مسدود نمایند.
- اتصالات دائمی: WebSocket یک اتصال دائمی می باشد و تا زمانی که به آن نیاز دارید یا شبکه قطع نشده است، باز می ماند. این ویژگی طرز فکر شما را در مورد کار با پیام ها تغییر می دهد زیرا می توانید آن را به عنوان یک منبع دائمی در نظر بگیرید که همیشه در دسترس است.
- پشتیبانی گسترده: به عنوان یک فناوری استاندارد وب، WebSocket تقریبا همه جا مانند مرورگرها، زبانهای سمت سرور و دستگاههای IOT در دسترس است.
- بر تحویل پیامهای مجزا تمرکز دارد: WebSocket با پیامهای مستقل کار میکند. به عنوان مثال، پیامی که از یک عضو به همه کاربران یک گروه چت خاص ارسال می گردد یا تحویل داده میشود یا به مقصد نمیرسد. البته این ویژگی در تضاد با پروتکلهای استریم مانند WebRTC می باشد که در آن حذف بخش های جداگانه داده (به عنوان مثال، چند فریم در یک فیلم) اگر به حفظ جریان بایت کمک کند، قابل قبول می باشد.
مزایای WebSocket
- تاخیر کم: تمامی بخش ها در WebSocket برای به حداقل رساندن تاخیر طراحی شده اند و صرفا باید یک اتصال ایجاد شود. به این معنی که پیام های بعدی هزینه های مربوط به ایجاد یک اتصال HTTP جدید را ذخیره می کنند اما صرفا هزینه های بالای راه اندازی اتصال مدنظر نیست. هدرهای پیام WebSocket صرفا 2 بایت حجم دارند اما حجم HTTP، صدها برابر بزرگتر از WebSocket می باشد.
- انعطافپذیری پیادهسازی: از آنجایی که WebSocket یک پروتکل است و نه یک کتابخانه پیامرسان، محدودیتهای نسبتا کمی در نحوه ساخت برنامه شما ایجاد میکند. برای مثال، بخشهای مختلف نرم افزار میتواند به زبانهای مختلف نوشته شود، البته تا زمانی که از کتابخانههای سازگار با WebSocket استفاده کنند.
- پشتیبانی از فرمت های مختلف پیام: نحوه رمزگذاری پیامها به عهده شما می باشد. WebSocket تنها به تحویل آنها می پردازد. بنابراین میتوانید یک باینری فشرده را انتخاب نمایید تا تاخیر را به حداقل برسانید یا از فایل JSON قابل خواندن توسط انسان استفاده کنید.
معایب WebSocket
- فقط یک پروتکل می باشد: WebSocket یک استاندارد است و یک پروژه قابل پیاده سازی کامل نیست. این بدان معنا خواهد بود که شما باید یک کتابخانه مانند Python’s websockets و حتی یک کتابخانه پیامرسان کامل مانند Socket.IO را نیز استفاده کنید. اگر پیادهسازی WebSocket را انتخاب نمایید، باید عملکردهایی مانند نظارت بر اتصال و ضمانتهای پیامرسانی را اجرا کنید که به صورت پیش فرض توسط WebSocket پوشش داده نمیشوند.
- باید زیرساخت خود را مدیریت کنید: یکی از بزرگترین چالشها در پیادهسازی ارتباطات بلادرنگ توسط WebSocket، ایجاد و حفظ زیرساخت است تا اطمینان حاصل شود که کاربران کمترین تاخیر را در تحویل پیام تجربه میکنند.
- عدم اتصال مجدد خودکار: WebSocket وضعیت اتصال را کنترل نمی کند و در صورت بروز مشکل، مجددا به طور خودکار متصل نمی شود. اگر صرفا پیادهسازی WebSocket را انتخاب کنید، باید منطق و ساختار لازم را خودتان بنویسید.
- ضمانت محدود برای پیام ها: تضمین یکپارچگی داده در WebSocket بسیار ضعیف است و تحویل پیام را تضمین نمی کند.
- مقیاس بندی و گسترش آن می تواند دشوار باشد: WebSocket یک پروتکل stateful است. بدان معنی که سرور اطلاعاتی را از درخواستهای قبلی در مورد یک مشتری خاص ذخیره میکند. این اطلاعات برای پردازش درخواستهای بعدی استفاده میشود.
مقدمه ای بر Socket.IO
Socket.IO یک کتابخانه پیامرسانی بلادرنگ برای توسعهدهندگان جاوا اسکریپت می باشد که بر پایه WebSocket بنا شده است. همانند WebSocket، امکان ارسال و دریافت پیامهای بلادرنگ و با تاخیر کم را فراهم میکند اما برخلاف WebSocket که تنها یک استاندارد تعریف میکند، Socket.IO هم یک کتابخانه کلاینت و هم کتابخانه پشتیبان را برای استفاده در برنامهها ارائه میدهد.
تصویر(2)
لازم به ذکر می باشد که API Socket.IO با WebSocket سازگار نیست. Socket.IO بر مبنای عملکرد و مشخصات WebSocket ساخته شده است و هدف آن ارائه تمام ابزارهای مورد نیاز برای ایجاد ارتباط بلادرنگ در برنامههای شما می باشد.
ویژگی های کلیدی Socket.IO
- کتابخانه متن باز: Socket.IO یک کتابخانه متن باز می باشد که از کتابخانه JavaScript سمت کلاینت و کتابخانه NodeJS سمت سرور تشکیل می شود. توسط آنها می توانید با کمترین تلاش و هزینه ممکن، پیام رسانی بلادرنگ را در برنامه خود پیاده سازی نمایید. همچنین اگر با زبان سمت سرور (backend) غیر از JavaScript/NodeJS کار می کنید، کتابخانه هایی با سطح پشتیبانی متفاوت وجود دارند.
- اگر WebSocket در دسترس نباشد میتوان از HTTP long polling استفاده کرد: در لایه انتقال Socket.IO که Engine.IO نام دارد، ابتدا هر اتصال را با استفاده از HTTP long polling برقرار می کند. سپس در صورت وجود، به WebSocket ارتقاء می یابد. همچنین نسخه های اخیر Socket.IO از WebTransport پشتیبانی می کنند که یک پروتکل ارتباطی بلادرنگ HTTP/3 با قابلیت استفاده محدود در مرورگرهای اصلی می باشد. با انتخاب روش اتصال، Socket.IO برخی از عملیات ها را برای شما ذخیره می کند.
- رویداد محور: Socket.IO به شما امکان می دهد تا برنامه خود را تعاملی تر کنید. با تعریف رویدادهای سفارشی، می توانید به برنامه خود بگویید که چگونه به اقدامات کاربر پاسخ دهد. به عنوان مثال، رویدادهایی را برای پیام های ارسال شده، تایپ کاربران یا آپلود فایل ها ایجاد کنید. سپس برنامه خود را برای نمایش پیام ها، اعلان ها یا سایر پاسخ ها به این رویدادهای خاص، پیکربندی نمایید.
- مبتنی بر پیام: مانند WebSocket، عملا Socket.IO در سطح پیام کار می کند، جایی که صحت هر پیام مهم می باشد. یعنی مانند WebSocket برای پخش ویدیو یا صدا مناسب نیست.
مزایای Socket.IO
- مدیریت اتصال: هنگامی که یک اتصال قطع می شود، Socket.IO به طور خودکار تلاش می کند تا مطابق استراتژی اتصالی که انتخاب می کنید، مجدداً متصل شود. برای نمونه، این استراتژی می تواند مدت زمان انتظار قبل از تلاش مجدد و تعداد تلاش ها برای اتصال مجدد را مشخص نماید.
- Rooms: اتاق ها به شما امکان می دهند تا چندین کلاینت را در یک کانال گروه بندی کنید، بنابراین می توانید با یک اتصال واحد به Socket.IO، پیامی را به همه آنها ارسال نمایید.
- Multiplexing: نامگذاری Socket.IO به شما امکان می دهد یک اتصال واحد را به چندین اتصال منطقی تقسیم کنید که می تواند کمک کند ارتباطات را برای بخش های مختلف برنامه خود به طور جداگانه مدیریت و سازماندهی نمایید. با این حال، ویژگی هایی مانند Multiplexing باعث می شود که Socket.IO به طور کلی از نظر عملکرد نسبت به WebSocket عملکرد ضعیف تری داشته باشد.
- سربار توسعه و نگهداری را کاهش می دهد: Socket.IO به عنوان یک کتابخانه پیام رسانی بلادرنگ، بسیاری از ویژگیها و عملکردهای مفید را ارائه میدهد که در پیادهسازی WebSocket خالص وجود ندارند. برای مثال، اگر WebSocket در دسترس نباشد، Socket.IO میتواند کاملا خودکار به HTTP بازگردد، اتصالات قطع شده را مجددا متصل کند و از مالتی پلکسی پشتیبانی نماید.
معایب Socket.IO
- همچنان باید زیرساخت را ایجاد نمایید: Socket.IO اجرای ارتباطات بلادرنگ در کد را آسانتر میکند اما همچنان باید زیرساختهای Backend را ایجاد و اجرا کنید.
- Single Region: متاسفانه Socket.IO تنها می تواند در یک مرکز داده یا سرویس ابری اجرا گردد و در صورت خرابی ارائهدهنده ابری، پیامرسان از دسترس خارج می شود. هدایت تمام ترافیک به یک مکان جغرافیایی واحد نیز به معنای تاخیر بیشتر برای کاربرانی است که در فاصله دورتر قرار دارند. در مواردی که قابلیت اطمینان و پایداری مهم هستند، بهتر می باشد که از یک Platform as a Service برای پیامرسانی بلادرنگ، استفاده کنید.
- ضمانت ضعیف ارسال پیام: Socket.IO به طور پیش فرض روی at most once یا "صرفا یک بار" تنظیم شده است. به عبارت دیگر، تضمین می دهد که هرگز پیام شما را بیش از یک بار ارسال نکند اما احتمال اینکه پیام اصلاً تحویل داده نشود را رد نخواهد کرد. این تقریباً همان WebSocket می باشد و هیچ تضمین دیگری ارائه نمیکند.
- هیچ جایگزینی برای WebSocket نیست: Socket.IO فقط یک کتابخانه WebSocket نیست بلکه از WebSocket به عنوان یکی از پروتکلهای انتقال پیام استفاده میکند. این به Socket.IO اجازه میدهد تا ویژگیهای جدیدی را ارائه نماید اما ممکن است تغییر به کتابخانه پیامرسان دیگر، دشوار باشد. برای مثال، اگر کلاینتهای شما از زبانهای برنامهنویسی غیر از جاوا اسکریپت استفاده کنند، احتمال دارد مشکلاتی ایجاد شود.
مقایسه Socket.IO و WebSocket
مقایسه Socket.IO و WebSocket آسان نیست. همانطور که ذکر شد، Socket.IO یک کتابخانه پیام رسانی کاملا ویژه است، در حالی که WebSocket در سطح بسیار پایینتری کار میکند و نیاز دارد تا بخش بیشتری از عملکرد را خودتان پیادهسازی نمایید. انتخاب راه حل مناسب برای پیاده سازی ارتباط بلادرنگ برنامه شما، به موارد زیر بستگی دارد:
- قابلیت سفارشی سازی
- تجربه توسعهدهنده، از جمله زبانها و فریم ورک ها
- مقیاس پذیری، قابلیت اطمینان و تضمین
- کارایی
سفارشی سازی
انتخاب Socket.IO به معنای تعادل بین سهولت استفاده و انعطافپذیری است. Socket.IO توسعه را با خودکار کردن انتخاب روش انتقال و ارائه ویژگیهای غنیتر مانند multiplexing، ساده می نماید. همین امر باعث می شود تا زمان بیشتری برای آنچه که برنامه شما را منحصربهفرد میکند، صرف نمایید اما اگر انتخابهای طراحی Socket.IO با نیازهایتان مطابقت نداشته باشد، ممکن است زمان بیشتری برای سازگاری با آن نیاز داشته باشید.
اگر به انعطافپذیری بیشتری نیاز دارید، باید در سطح پایینتری از انتزاع کار نمایید. WebSocket یکی از راههای انجام این کار است اما گزینههای دیگری نیز وجود دارند. انتخاب شما به عوامل مختلفی مانند منابع تیم، جدول زمانی پروژه و فلسفه توسعهدهنده بستگی دارد. اگر به کنترل کامل روی technology stack یا "پشته فناوری" خود اهمیت میدهید و میخواهید هر جزء را متناسب با نظر خود بسازید، ممکن است WebSocket گزینه بهتری برای شما باشد.
پشته فناوری به مجموعه ابزارها، زبانهای برنامهنویسی، فریم ورک ها و سایر فناوریهایی گفته میشود که توسعهدهنده برای ساخت یک برنامه نرمافزاری از آنها استفاده میکند. این پشته فناوری، پایه برنامه را تشکیل میدهد و معماری، عملکرد و مقیاسپذیری آن را تعیین میکند.
تجربه توسعه دهنده
Socket.IO یک کتابخانه بومی جاوا اسکریپت و NodeJS است که رویکردی آشنا برای ارائه ارتباطات بلادرنگ ارائه میدهد. مستندات آن مناسب بوده و جامعه توسعهدهندگان آن وسیع می باشد، بنابراین منحنی یادگیری آن نسبتا کم عمق است.
اگر در سمت سرور اجزای غیر جاوا اسکریپت دارید، احتمال بروز مشکل با Socket.IO وجود خواهد داشت. به عنوان مثال، زبان سمت سرور شما ممکن است جاوا، .NET یا Ruby on Rails باشد. برای تجربهای شبیه به Socket.IO، باید از کتابخانه پیامرسانی برای آن زبان یا فریم ورک استفاده کنید. با این حال، هیچ یک از این کتابخانهها به صورت کامل با Socket.IO سازگار نیستند.
اگر عملکرد پیامرسانی خود را روی یک کتابخانه WebSocket پایه مانند ws Node ایجاد کنید، تجربه توسعهدهنده از کتابخانهای به کتابخانه دیگر متفاوت خواهد بود.
مقیاس پذیری، قابلیت اطمینان و تضمین
ویژگیهای یک کتابخانه یا پروتکل پیامرسانی، تنها بخشی از ماجرا می باشد. هنگامی که در مرحله تولید قرار گرفتید، توانایی آن برای مقیاسبندی، آنلاین ماندن و ارائه مطمئن دادهها، مورد توجه قرار میگیرد. Socket.IO و WebSocket، در این حوزه امتیازاتی را از دست میدهند:
مقیاس پذیری:
Socket.IO: باید توجه داشت که Socket.IO میتواند به صورت عمودی مقیاسبندی شود بدون اینکه نیاز به تغییر یا پیکربندی خاصی داشته باشد. کافی است حافظه، پردازنده و پهنای باند شبکه بیشتری اضافه کنید تا افزایش ترافیک را مدیریت نمایید. تحقیقات نشان میدهد که یک سرور جداگانه میتواند 10000 اتصال همزمان را مدیریت کند اما به نوع ترافیک و ظرفیت سرور بستگی دارد. مقیاسپذیری بیرونی با افزودن سرورهای بیشتر پیچیدهتر میشود. شما به یک load balancer و لایه پایدارکننده نیاز دارید تا بتوانید ردیابی کنید که مشتریان به کدام سرور متصل هستند.
WebSocket: افزودن ظرفیت بیشتر به یک سرور ساده است اما در نهایت با هزینههای بالاتر، بازدهی کاهش مییابد. مقیاس بندی افقی امکان پذیر است اما به راهی برای پیگیری سشن های هر سرور و متعادل کردن بار بین آنها نیاز دارید.
قابلیت اطمینان: مقیاس پذیری و قابلیت اطمینان دو مفهوم مرتبط هستند. اگر بتوانید زیرساخت خود را به صورت افقی مقیاس بندی کنید، می توانید در برابر خرابی بخشی از آن مقاومت نمایید. با این حال، Socket.IO و WebSocket به گونه ای طراحی شده اند که فقط در یک مکان کار کنند. اگر آن بخش از دسترس خارج شود، کل ظرفیت پیام رسانی بلادرنگ شما نیز غیرفعال می گردد.
تضمین ها: Socket.IO و WebSocket ضمانت پیام رسانی قدرتمندی ارائه نمی دهند. هر کدام از آنها را که انتخاب نمایید، باید یک عملکرد دستی ایجاد کنید تا بررسی نماید که آیا پیامها تحویل داده میشوند یا به مقصد نمی رسند.
مقایسه عملکرد Socket.IO و WebSocket
در حالت کلی، عملکرد Socket.IO و WebSocket با استفاده از سختافزار و شبکههای مشابه، برابر است. با این حال، Socket.IO کمی کندتر از WebSocket می باشد زیرا Socket.IO همیشه با یک اتصال HTTP شروع میشود و سپس در صورت موجود بودن، سعی میکند به WebSocket ارتقا یابد. علاوه بر این، Socket.IO از Multiplexing پشتیبانی مینماید که به آن اجازه میدهد تا پیامها را همزمان به چندین مشتری ارسال کند. این ویژگی میتواند مفید باشد اما همزمان سربار پردازشی را نیز اضافه خواهد کرد.
تصویر(3)
در نهایت، عملکرد Socket.IO و WebSocket تا حد زیادی به نحوه پیادهسازی آنها بستگی دارد. اگر عملکردهای پیشرفته تری را به همراه WebSocket پیادهسازی کنید، احتمال دارد کارایی کمی کاهش یابد. در مجموع، Socket.IO و WebSocket هر دو گزینههای قابلقبولی برای پیامرسانی بلادرنگ هستند. Socket.IO ممکن است کمی کندتر از WebSocket باشد اما امکانات بیشتری را ارائه میدهد. برای نشان دادن تفاوتهای عملکردی بین Socket.IO و WebSocket، میتوان از مثالهای زیر استفاده کرد:
- Handshake: یک آزمایش ساده برای اندازهگیری زمان برقراری ارتباط، ارسال 100 اتصال به یک سرور با استفاده از هر دو پروتکل می باشد. Socket.IO ممکن است زمان بیشتری را برای برقراری ارتباط با سرور نسبت به WebSocket صرف کند.
- Multiplexing: یک آزمایش دیگر برای اندازهگیری عملکرد Multiplexing، ارسال همزمان 100 پیام به 100 مشتری با استفاده از هر دو پروتکل می باشد. Socket.IO ممکن است زمان بیشتری را برای تحویل پیامها نسبت به WebSocket صرف کند.
جایگزین های بلادرنگ برای Socket.IO و WebSocket
Socket.IO و WebSocket، هر دو امکانات خوبی را ارائه میدهند اما احتمال دارد بسته به نیازهای پروژه شما، ضمانت پیام، انعطافپذیری و مقیاسپذیری موردنظر را ارائه نکنند. همچنین آنها صرفا بخشی از پروژه را ارائه میکنند و برنامهریزی و نگهداری زیرساختهای مورد نیاز برای ارائه ویژگیهای بلادرنگ را بر عهده شما میگذارند.
برخی از جایگزین های Socket.IO و WebSocket
از پیاده سازی پایه یک پروتکل استفاده کنید:
- MQTT: طراحی شده برای اینترنت اشیا و سایر موقعیت هایی که پهنای باند محدود است.
- WebRTC: پروتکل Peer to Peer که نقطه قوت آن در پخش صدا و تصویر می باشد.
از کتابخانه پیام رسان استفاده نمایید:
- SignalR: مشابه Socket.IO اما برای اکوسیستم NET. می باشد
- ActionCable: بخشی از فریم ورک Ruby on Rails که یک پیادهسازی پایه WebSocket را ارائه میکند اما به سایر امکانات ارائه شده توسط کتابخانههای دیگر نیازی ندارد.
استفاده از پلتفرم به عنوان سرویس (PaaS):
- استفاده از پلتفرم خاص: به عنوان مثال، اگر در حال توسعه قابلیت چت هستید، ممکن است یک PaaS چت اختصاصی را انتخاب کنید. با این حال، چنین ارائه دهندگانی تمایل دارند از نظر تضمین تحویل، مقیاسپذیری و انعطافپذیری محدود باشند.
مثال: فرض کنید در حال توسعه یک پلتفرم گفتگوی اجتماعی هستید که انتظار میرود میلیونها کاربر را به خود جذب کند. استفاده از یک PaaS چت اختصاصی ممکن است برای نیازهای شما کافی نباشد. این پلتفرمها معمولا برای تعداد محدودی از کاربران طراحی شدهاند و احتمال دارد با افزایش ترافیک، دچار مشکلاتی در زمینه تحویل پیامها شوند.
- سرویس پشته به عنوان سرویس (BaaS): سرویسهایی مانند Firebase و Supabase برخی از قابلیتهای بلادرنگ را ارائه میدهند. آنها میتوانند روشی سریع برای راهاندازی پلتفرم باشند اما محدودیتهای آنها به سرعت آشکار میشوند.
مثال: تصور کنید در حال توسعه یک بازی چند نفره آنلاین هستید که نیاز به ارتباط بلادرنگ بین بازیکنان دارد. استفاده از BaaS های موجود مانند Firebase یا Supabase ممکن است برای این نیاز کافی نباشد. این سرویسها معمولاً برای کاربردهای سادهتر طراحی شدهاند و احتمال دارد در زمینههایی مانند تحویل فوری پیامها و افزایش کاربران، کارایی لازم را نداشته باشند.
جمع بندی: آیا باید از Socket.IO یا WebSocket استفاده کنید؟
در حالی که Socket.IO و WebSocket ممکن است در ظاهر شبیه به هم به نظر برسند اما تفاوت های قابل توجهی دارند که این دو گزینه را از هم متمایز می نماید:
- تقابل کتابخانه پیام و پروتکل: اگر توسعهدهنده NodeJS/JavaScript هستید، Socket.IO یک کتابخانه آماده برای پیادهسازی پیامرسانی بلادرنگ در برنامههای شما می باشد. در مقابل، WebSocket یک پروتکل است که نحوه برقراری ارتباط بلادرنگ را تعریف میکند، بنابراین شما باید خودتان یک کتابخانه بر اساس این پروتکل پیادهسازی کنید یا از یک کتابخانه موجود، استفاده نمایید.
- عملکرد با کارایی بالا در مقابل قابلیت سفارشیسازی: Socket.IO به طور پیش فرض کارهای بسیار بیشتری از جمله پشتیبانی از Multiplexing و انتخاب روش های مختلف اتصال را نسبت به WebSocket انجام می دهد اما در عوض، قابلیت شخصی سازی کمتری دارد.
- سربار توسعه و قابلیت نگهداری: اگر از دستورالعملهای Socket.IO پیروی کنید در مقایسه با استفاده از WebSocket، میتوانید ویژگیهای بلادرنگ خود را سریعتر پیادهسازی نمایید. علاوه بر این، جامعه Socket.IO مسئولیت مشکلات امنیتی، رفع اشکال و ویژگیهای جدید را بر عهده خواهد داشت. با این حال، اگر Socket.IO را شخصی سازی کنید یا اگر توسعه دهندگان Socket.IO تصمیم بگیرند ویژگیهایی را اضافه نمایند که با نیازهایتان مطابقت ندارند، ممکن است مسئولیت نگهداری شما بیشتر از پیادهسازی WebSocket باشد.
تا زمانی که در یک محیط JavaScript/NodeJS کار میکنید، Socket.IO نسبت به یک کتابخانه WebSocket پایه، عملکرد و تجربه توسعه پیشرفته تری را در اختیار شما قرار میدهد. با این حال، شرایطی وجود دارد که توصیه می شود به جای آن، WebSocket پایه را انتخاب نمایید:
- یک توسعهدهنده NodeJS نیستید: در حالی که Socket.IO دارای پیادهسازیهایی به همراه پشتیبانی در زبانهای غیر از جاوا اسکریپت می باشد اما به دلیل خطرات ناشی از تکیه بر کتابخانهای که برای زبان برنامهنویسی متفاوتی است، ریسک بالایی دارد. در عوض، می توانید گزینههای بومی برای چیدمان تکنولوژی مورد نظر خود مانند SignalR برای NET. یا یک پلتفرم پیامرسانی بلادرنگ به عنوان یک سرویس با کتابخانههای سمت مشتری برای چندین زبان را بررسی کنید.
- به یک ویژگی نیاز دارید که Socket.IO نمی تواند ارائه دهد: اگر نیازهای خاص دارید، احتمالا بهتر است با WebSocket آنها را ایجاد کنید. به عنوان مثال، در سناریوهای حساس به تأخیر مانند معاملات با تعداد بالا، سربار اضافی مرتبط به Socket.IO ممکن است غیرقابل قبول باشد. به همین ترتیب، اگر به یک فرمت پیام خاص نیاز دارید، WebSocket مناسب خواهد بود.