اتفاقات روزمره ، اخبار مهم و دیگر مطالب میهن وب هاست را می توانید در این قسمت مطالعه کنید

بسیاری از تبلیغ کنندگان PPC (پرداخت به ازای هر کلیک) از اصطلاحات بازاریابی مجدد (Remarketing) و هدف گذاری مجدد (Retargeting) به جای یکدیگر استفاده می کنند. با این حال، این دو استراتژی متمایز هستند و اگر بخواهید از هر دو به طور موثر استفاده کنید، درک تفاوت آن ها بسیار مهم است. در حالی که شباهت هایی نیز با یکدیگر دارند اما بازاریابی مجدد و هدف گذاری مجدد به طور سنتی از کانال های مختلفی برای جذب کاربران استفاده می کنند.

هنگام طراحی استراتژی های بازاریابی برای بازگرداندن مشتریان قدیمی و علاقه مند به کسب و کار شما، ممکن است بین انتخاب هدف گذاری مجدد یا بازاریابی مجدد با مشکل روبرو شده و نیاز به مقایسه این دو داشته باشید. هر دو متد مورد بحث، روش هایی موثر برای جذب مجدد مشتریانی هستند که از قبل به برند شما علاقه نشان داده اند. با این حال، این دو استراتژی با یکدیگر همپوشانی داشته و تفاوت‌هایی کلیدی نیز در تاکتیک‌های مورد استفاده این دو روش برای هدایت مشتریان به سمت خرید از شما، وجود دارد.

مقایسه بازاریابی مجدد و هدف گذاری مجدد

تصویر(1)

  به طور خلاصه، تفاوت بین بازاریابی مجدد و هدف گذاری مجدد به صورت زیر است:

● هدف گذاری مجدد (ریتارگتینگ) معمولا برای جذب دوباره مخاطبانی که از شبکه اجتماعی یا وب‌سایت شما بازدید کرده‌اند، از تبلیغات پولی استفاده می‌کند.

● بازاریابی مجدد (ریمارکتینگ) در درجه اول، از ایمیل برای جذب مجدد مشتریان قدیمی که قبلاً با برند شما داد و ستد داشته اند، استفاده می کند.

از نظر اهداف بازاریابی، هدف گذاری مجدد به معنای بازگرداندن بازدیدکنندگان به وب‌سایت شما است. به یاد داشته باشید، میانگین نرخ تبدیل PPC کمتر از 4٪ است، در حالی که کمپین های پربازده، تمایل دارند تا نرخ تبدیل را به حدود 9٪ برسانند.

بازاریابی مجدد و هدف گذاری مجدد، هر دو تاکتیک‌ هایی هستند که از چرخه کامل بازاریابی مشتری، پشتیبانی می کنند. هر کدام از آنها نام تجاری شما را در معرض دید مخاطبان وفادار قرار می دهند و اصطلاحا مشتریان را وارد قیف خرید شما می کنند.

تصویر(2)

بازاریابی مجدد و هدف گذاری مجدد به دلیل اهداف یکسان، شباهت هایی نیز دارند:

• مخاطبانی را هدف قرار می دهند که از قبل با برند شما آشنا هستند.
• مخاطبان واجد شرایطی را که احتمال خرید آنها از شما بیشتر است جذب می کنند.
• موجب ایجاد آشنایی و شناخت بیشتر کاربران از برند شما می شوند.

می توان گفت تفاوت بین بازاریابی مجدد و هدف گذاری مجدد، در تاکتیک هایی است که برای  دستیابی به این اهداف استفاده می کنند.

هدف گذاری مجدد چیست؟

تصویر (3)

هدف گذاری مجدد، پروسه شناسایی کاربرانی است که اقداماتی را به صورت آنلاین انجام داده اند (مثلاً از وب سایت یا پروفایل شبکه اجتماعی شما بازدید کرده اند) و سپس هدف تبلیغات دیجیتال قرار گرفته اند. هدف گذاری مجدد، بر اساس رفتارهای گذشته کاربران، تبلیغاتی را به آنها نمایش می دهد، رفتار هایی چون صفحات بازدید شده یا زمانی که در سایت صرف کرده اند.

اگر تا به حال از یک وب‌سایت بازدید کرده‌اید و سپس هنگام بازدید از وب‌سایت دیگری، تبلیغی از برند وب سایت قبلی دیده‌اید، هدف گذاری مجدد را تجربه نموده‌اید.

هدف گذاری مجدد با افزودن یک پیکسل (یک قطعه کد که در وب سایت موردنظر قرار می گیرد و داده های موردنیاز را جمع آوری می کند) به وب سایت یک برند کار می کند. پیکسل داده‌های افرادی که از وب‌سایت بازدید می‌کنند و کارهایی که در سایت انجام می‌دهند را جمع‌آوری می‌کند. داده ها برای ایجاد لیست مخاطبان بر اساس آن تعاملات استفاده می شوند و سپس مخاطبان از طریق Google Display (مجموعه ای از حدود 200 میلیون سایت، برنامه و ویدیو است که تبلیغات Google شما می تواند در آنها نمایش داده شود) یا تبلیغات رسانه های اجتماعی مورد هدف قرار می گیرند.

در ادامه مثالی از استراتژی هدف گذاری مجدد برای یک برند لباس آورده شده است:

• این برند یک پیکسل فیس بوک و گوگل را به وب سایت خود اضافه می کند.
• مشتریان از صفحه "لباس های تابستانی" برند بازدید می کنند.
• همان مشتریان بدون هیچ اقدامی صفحه را ترک می کنند.
• هنگام مرور سایت‌های دیگر، مشتریانی که از صفحه «لباس‌های تابستانی» این برند بازدید کردند، تبلیغات هدف گذاری مجدد با عنوان "لباس‌های تابستانی جدید" را مشاهده خواهند کرد.
• همچنین این برند ممکن است یک تبلیغ گوگل با تخفیفی برای لباس های تابستانی ایجاد کند. این آگهی فقط برای افرادی نشان داده می شود که از صفحه "لباس های تابستانی" در آن وب سایت بازدید کرده اند.

طبق یک بررسی توسط ReTargeter، فقط 2٪ از بازدیدکنندگان وب سایت ها در همان نخستین بازدید خود، به مشتری آن برند تبدیل می شوند. ویژگی های هدف گذاری مجدد به تبلیغ‌کنندگان این امکان را می‌دهد تا مخاطبان را به وب‌سایت خود بازگردانند که در این صورت احتمال تبدیل شدن آنها به مشتری های ثابت، بیشتر خواهد شد. برای مثال شرکت کالاهای مصرفی Kimberly-Clark، شاهد نرخ تبدیل 50 تا 60 درصدی از بازدیدکنندگانی بود که مجددا هدف قرار گرفته بودند.

بازاریابی مجدد چیست؟

تصویر (4)

بازاریابی مجدد به فرآیند دسترسی به مشتریان فعلی یا گذشته اشاره دارد که در نظر دارید مجدد آن ها را  بر اساس خریدها یا اقدامات قبلی که انجام داده اند، جذب کنید. بازاریابی مجدد معمولاً از ایمیل برای ارتباط مجدد با مشتریان قدیمی استفاده می کند. برای بازاریابی مجدد، داشتن یک لیست از ایمیل مشتریان الزامی است، در حالی که برای هدف گذاری مجدد نیازی به آن نیست.

تعاریف بازاریابی مجدد و هدف گذاری مجدد می تواند کمی گمراه کننده باشد زیرا بازاریابی مجدد گاهی اوقات به عنوان یک اصطلاح گسترده استفاده می شود که در این حالت هم شامل بازاریابی مجدد شده و هم تاکتیک های هدف گذاری مجدد را در بر می گیرد. به عنوان مثال، گوگل ابزارهای تبلیغاتی هدف گذاری مجدد خود را با عنوان «ابزارهای بازاریابی مجدد» نام گذاری می کند.

اما در بیشتر موارد، بازاریابی مجدد به صورت ویژه به تاکتیک برقراری ارتباط از طریق ایمیل با مشتریان گذشته یا حال حاضر اشاره دارد. اغلب، "بازاریابی مجدد" خود به عنوان بخشی از یک استراتژی بزرگتر برای حفظ مشتریان است.

نمونه های بازاریابی مجدد، شامل ارسال ایمیل هایی است که :

• فروش یا معاملات مربوط به خریدهای قبلی مشتری را به نمایش می گذارند.
• محصولات و خدماتی را که دارای بیشترین شباهت با خریدهای قبلی مشتری هستند، تبلیغ می کند.
• پیشنهادات جدیدی را که مربوط به خریدهای قبلی مشتری است، ارائه می کند.
• به مشتری خاطر نشان می کند که کالا یا محصولی در سبد خرید خود دارد.
• زمانی که مشتری طی چند هفته یا چند ماه خریدی انجام نداده باشد، یک تخفیف به او ارائه می دهد.

مانند هدف گذاری مجدد، بازاریابی مجدد نیز روشی موثر برای جذب مخاطبان وفادار است. بر اساس گزارش eMarketer، حدود 81٪ از مشتریان در نتیجه ایمیل های هدف گذاری مجدد، اقدام به خرید می کنند. طی یافته های Campaign Monitor، کمپین های ارسال ایمیل منظم، می توانند 760٪ افزایش درآمد را برای شرکت ها به همراه داشته باشند.

بازاریابی مجدد در نقش یک چتر پوشش دهنده

تصویر (5)

با گذشت زمان، مفهوم بازاریابی مجدد گسترش یافته است که استراتژی های هدف گذاری مجدد و استراتژی های بازاریابی مجدد را شامل می شود. همچنین شایان ذکر است که این ویژگی از لیست ایمیل مشتریان شما برای جمع آوری داده ها و ارائه تبلیغات استفاده می کند که بسیار شبیه تعریف سنتی بازاریابی مجدد است.

بازاریابی مجدد در گوگل ادز، ترکیبی از ویژگی های بازاریابی مجدد و هدف گذاری مجدد است. می توان این نام‌ های قراردادی را با هم ترکیب کرد که در این صورت مفاهیمی مانند «هدف‌گذاری مجدد استاندارد» و «بازاریابی مجدد لیستی از مشتریان» به وجود خواهد آمد. اگرچه می‌توانید استدلال کنید که در دنیای بازاریابی امروزی هدف گذاری مجدد نوعی بازاریابی مجدد است اما در واقع آنها یکسان نیستند.

مقایسه بازاریابی مجدد و هدف گذاری مجدد: کدام یک بهتر است؟

تصویر (6)

در زمان مقایسه هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد، در نظر داشته باشید که هر دو هدف یکسانی دارند: جذب مجدد و بازگرداندن مخاطبانی که قبلاً به برند شما علاقه نشان داده‌اند.

تفاوت اصلی در استراتژی بازاریابی است که برای جذب مجدد مشتریان استفاده می شوند. هدف گذاری مجدد با استفاده از تبلیغات، افرادی که از وب سایت یا پروفایل های شبکه های اجتماعی شما بازدید می نمایند را جذب می کند. در مقابل بازاریابی مجدد از ایمیل برای جذب مشتریان فعلی یا گذشته بهره می برد. پس کدام یک برای شما مناسب است؟ پاسخ این مورد به نوع بازار و اهدافی که دنبال می کنید بستگی دارد.

از هدف گذاری مجدد استفاده کنید اگر:

• می خواهید روی جذب مشتریان جدید تمرکز داشته باشید.
• ترافیک سایت زیادی دارید اما باعث ایجاد مشتری وفادار و فروش بیشتر نمی شود.
• لیست ایمیلی از مشتریان احتمالی ندارید.

از بازاریابی مجدد استفاده نمایید اگر:

• می خواهید بر جذب مجدد مشتریان فعلی یا گذشته تمرکز کنید.
• نمی توانید هزینه ای برای انجام تبلیغات خود انجام دهید.
• یک لیست ایمیل از مشتریان قدیمی خود دارید.

با هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد یا هر دو، از "چرخه حیات بازاریابی مشتری" بهره ببرید

تصویر (7)

مجبور نیستید بین بازاریابی مجدد و هدف گذاری مجدد، یکی را انتخاب کنید. می توانید از هر دو استراتژی به صورت همزمان بهره ببرید تا بهترین نتایج را به دست آورید و مشتریان بیشتری را به سمت خرید از خود، هدایت نمایید.